دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

شکل تو

من فقط شکل تو خوبم نه به شکل شاپرک هات

میخواهم هم رنگ تو باشم نه به رنگ قاصدک هات

من فقط شکل تو باشم دیگه پیشکش ارزو هام

نه که باشه بهترین خاطره من شمردن قدم هات

 

من فقط شکل تو باشم میشه باورم خدا رو

منه با تو نمیبینم چشمک ستاره ها رو

 اخه پیش چشم تو نوری ندارن طفلکا 

نکنه یه وقت با اشکات نور بدی ستاره ها رو 

 

به قلم خودم 

تقدیم به همون کسی که دارم تو حسرتش میسوزم 

حسرتی که هنوز گریبانم رو نگرفته 

 

تا ابد دوست دارم

جشن دلتنگی

جشن عشق تو شد روز میلاد تن من 

جشن دلتنگی من از تب و تابت گذشتن 

جشن دل بریدن من از همه دلبستگی هام  

حسی از ارامش از عشق واسه خاک خستگی هام 

حتی وقت بودن تو  

جشنی از من تا همیشه 

توی لحظه های مستی 

هم دلم اروم نمیشه 

  

 به قلم خودم تقدیم به خودم و کسی که تا اخر عمر بهش وافادار میمونم

 

تا چند دقیقه دیگه  

۱۸ سال رو میندازم دور 

از ۱۸ سال عمرم میگذرم 

باشد که شروعی نو بر بهارم باشد امروز 

 

دلتنگت هستم اگه کنارم بودی دیگه چیزی نمیخواستم 

 

دوستت درم 

 

خدایا شکر 

خدایا دوست دارم 

منو به خاط بدیهام ببخش 

و منو کمک کن تا بتونم ارامش رو بعد از داشتنش بهش هدیه بدم

میلاد

امروز میلاد تن من  

بر من مبارک ای همیشگی ترین من 

تولدی دوباره از من زیر باران 

معنی تابش از خدا میلاد این تن 

 

میلادی از جنس ترانه 

تولدی از جنس عشقی شاعرانه 

 

 

هرکاری میکنم نمیتونم ادامه ای به این شعر بدم 

بی این خاطر که اینجا اصلا ارامش نیست  

البته روز من امروز نیت 

۱۳ ابان روز منه 

اینجا هوا ابریست 

اما هنوز بارون نباریده 

امیدوارم فردا خدا رحمش بیاد و کمی دلتنگیش رو از من توی روز تولدم گریه کنه 

 

امیدوارم 

کاش میشد بهترین هدیه عمرم که همون رسیدن به کسی هست که دوسش دارم زو خدا بهم هدیه بده 

 

ابان

ای همیشگی ترین تو
ای صدای سرد غربت
در زمان وپسین تو 

 

ای تو رنگ و بوی تازه 

ای تو رویای بزرگی 

ای تو رنگارنگ لحظه 

بی نهایت پر واژه 

 

ای تو معنی نوازش 

توی سنگینی غربت 

توی لحظه های اندوه 

واسه من عزیزترینی واسه شاپرک یه کندو 

 

ای تو نامت تا همیشه 

پر سربلندی و فر  

از بزرگی و جلالت 

تو به این اسونی نگذر 

 

معنی اسم تو آبه 

قافیت قد یه دریا 

وقت گریه کردن تو 

جون میگیره کل دنیا  

 

به قلم خودم 

واسه ابان 

و  

اونی که با دله تنگم نامهربونی میکنه

 

 

 خوشحالم که بعد از 11 ماه بازم ماه ابان ماه من رسیده 

 353 روز گذشت 

حالا فقط و فقط 12 روز دیگه مونده تا من  متولد بشم 

از این نو شدن از نو 

چه دلشوره ای دارم 

چه خوبه به عنوان هدیه تولد تو رو بهم هدیه بدن 

بگن که امسال به مناسبت روز تولدت 

کسی که عاشقش هستی رو بهت هدیه میدیم 

 

اما شک دارم امسال کسی 13 ابان رو یادش باشه 

واسه من چه فرقی میکنه 

کسی که از درد دلم با خبر نیست 

از این هم با خبر نباشه 

اصلا که به یه ادم تنها مثل من اهمییت میده 

خیلی دلم میخواد اون کسی که واقعا دوسش دارم تولدم رو بهم تبریک بگه 

اما باز شک دارم یادش باشه که من 13 ابان دنیا اومدم