دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

کوه

من این پایین نشستم سرد و بی روح
تو داری می رسی به قله ی کوه
داری هر لحظه از من دور میشی
ازم دل می کنی مجبور میشی

تا مه راه و نپوشونده نگام کن

اگه رو قله سردت شد صدام کن
یه رنگ مــُـرده از رنگین کمونم
من این پایین نمیتونم بمونم

خودم گفتم که تلخه روزگارت
من و بیرون بریز از کوله بارت
دلم می مـرد و راه بغض و سد کرد
به خاطر خودت دستاتو رد کرد
منم اونکه تو رو داده به مهتاب
کسی که روتو می پوشونه تو خواب
کسی که واسه آغوش تو کم نیست
می خوام یادم بره، دست خودم نیست
با چشم تر اگه تو مه بشینی
کسی شاید شبیه من ببینی

تا مه راه و نپوشونده نگام کن
اگه رو قله سردت شد صدام کن
یه رنگ مرده از رنگین کمونم
من این پایین نمیتونم بمونم
نظرات 1 + ارسال نظر
بهنیا چهارشنبه 13 آذر 1387 ساعت 02:22 ب.ظ http://www.behniamis.blogsky.com

میشه بهت امیدوار بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد