به تو عادت کرده بودم ای به من نزدیک تر از من
ای حضورم از تو تازه ای نگاهم از تو روشن
به تو عادت کرده بودم ثل گلبرگی به شبنم
مثل عاشقی به غربت مثل مجروحی به مرحم
من که در گریزم از من به تو عادت کرده بودم
از سوکوت و گریه شب به تو هجرت کرده بودم
بابا گل و سنگ و ستاره از تو صحبت کرده بودم
خلوت خاطره هامو با تو قسمت کرده بودم
تو نیستی و دلتنگی امونم نمیده
میدونم هنوزم منو باور نداری
میدونم هنوزم صداقتم رو باور نداری
اینم میدونم سخته که باورت بشه که این حسی که به تو دارم
عشقه نه چیزه دیگه
اما من اینقد بهت میگم که باور کنی
که دست کم از روی ترحم هم که شده باشه یه بار بهم توجه کنی
فقط یه بار
یه چیکه توجه از تو شر شر شادی از من
یه حرف نگاه از تو یه پاراگراف خوشی از من
هوا از تو نفس از من
بهار از تو سبد از من
یار تو دلدار من
لیلی تو مجنون من
شعر تو شاعر من
ریشه تو خاک من
ابر تو اسمون من
لاله تو مرداب من
اب تو عطش من
مسافر تو راه من
همه تو هیچ من
دوست دارم
شبو تموم کنو برو اگه مسافری هنوز
دیگه چشاتو هم زده به گریه های من ندوز
شبو تموم کنو برو جاده به انتظارته
اون ور دنیا یه کسی همیشه بی قرارته
سخت است می نوش کس دیگر بود
شمع شب خاموش کس دیگر بود
با یاد کسی که دوستش داری
یک عمر در اغوش کس دیگر بود
گفتم فرامشت کنم شاید بری از خاطرم
شاید نداره بعد از ای بایدد فراموشت کنم
اگر در خواب میدیدم غم روز جدایی
به دل هرگز نمیدام امید اشنایی
عمریه موندی توی مصراع اول چشات
فقط این فعلو بلد شدی که میمیرم برات
تا ابد دوست دارم
شاید باور نداری ؟
اگه اون روز ایستاده بودی
اگه التماس چشمام رو دیده بودی
اگه اشتیاق نگاهم رو دیده بودی
محالا میدیدی که ارزوم هستی
بگو بعد من کیه که دلتنگیاتو سر بدی پیشش
کیه که واست اواز بارون بشه
کیه که ستاره بارون بشه
فقط با یه نگاهت
کیه که واسه خوابت رویا بشه
کیه که شعله بشه واسه سوخته شدن
کیه که میخواد رنگین کمون روزای خاکستریت بشه
کیه که میتونه واست هوای تازه باشه
کی میتونه واسه پروازت پنجره باشه
کی واسه گنجشکات دونه میشه
کیه که بتونه بارون بشه واسه پوشوندن اشکات
کیه که بتونه تو بی کسی تکیه گاهت بشه
کیه که میتونه تو رو به اغوش بکشه
اون کیه که میتونه مجنونت باشه
کیه گلدونت میشه
کیه که ناودونت میشه
کیه که جای من بهش بها میدی
کیه که دلت توی هواش پر میکشه