روزهای سختی در راهند
از خدا میخوام که کمکم کنه
من تا اینجا با کمک اون رسیدم
حالا هم باید کمکم کنه
حالا مسیرم به یه سمتی رفته که
همراهم جز هجوم خار و خس نیست
باید تحمل کنم
به خاطر هدفی که دارم میجنگم
میدونم که یه دنیا ارامش رو میتونم حس کنم
من هنوز اول راهم
اما تحمل میکنم
از دست نمیدم کسی رو که میخوامش
قیدتو دیگه نمیزنم
من دلخسته و دلتنگ
تو چه بی روحی و دلسنگ
من نازک دل و خسته
از تو دور فرسنگ فرسنگ
اینم تقدیم به کسی که دوسش دارم
منو حالا نوازش کن که این فرصت نره از دست
شاید این اخرین باره که این احساسه زیبا هست
منو حالا نوازش کن همین حالا که تب کردم
اگه لمسم کنی شاید به دنیای تو برگردم
هنورم میشه عاشق بود تو باشی کاره سختی نیست
بدون مزر با من باش اگرچه دیگه وقتی نیست
نبینم این دمه رفتن تو چشمات غصه میشینه
همه اشکاتو میبوسم میدونم قسمتم اینه
کاش میشد که نوازشم کنی
تا زیر بارش انگشت نوازشگرت به مستی برسم
تا از یه دنیا دلهره و اشوب دست بکشم
خیلی سخته وقتی عاشق بشی که نتونی به هیچکس بگی
نتونی بهش برسی
وقتی که هنوز اول راهی
که همه امید و ارزوت این باشه که واسه یه لحظه کنار به ارامش برسی
سخته نتونی یه دل سیر تماشاش کنی
سخته نتونی عشقت رو بپاش بریزی
سخته نتونی احساست رو اونجور که هست بهش بگی
سخته ازش دور باشی
خودت یه جا و اون یه جای دیگه
خیلی سخته نتونی تو اون چشاش زل بزنی تا از نگاهت بفهمه که چقدر دوسش داری
سخته که واسش بنویسی و اون نخونه
اه من دارم با کی دردو دل میکنم با خودم و خلوت دنج و تنهاییم
امیدوارم حالا که اینهارو نوشتم کسی که باید
بیاد و اینهارو بخونه