اگه سبزم اگه جنگل
اگه ماهی اگه دریا
اگه اسمم همجا هست
روی لب ها تو کتابا
اگه رودم رود گنگم
مثل بودا اگه پاک
اگه نوری به صلیبم
اگه گنجی زیر خاک
اگه پاکم مثل معبد
اگه عاشق مثل هندو
مثل بندر واسه قایق
واسه قایق مثل پارو
اگه عکس چهل ستونم
اگه شهری بی حصار
واسه ارش تیر اخر
واسه جاده یه سوار
اگه قیمتی ترین سنگ زمینم
توی تابستون دستای تو برفم
اگه حرفای قشنگ هر کتابم
برای اسم تو چندتا دونه حرفم
اگه سیلم پیش تو قد یه قطره
اگه کوهم پیش تو قد یه سوزن
اگه تن پوش بلند هر درختم
پیش تو اندازه ی دگمه پیرهن
اگه تلخی مثل نفرین
اگه تندی مثل رگبار
اگه زخمی زخم کهنه
بغض یک در رو به دیوار
اگه جام شوکرانی
تو عزیزی مثل اب
اگه ترسی اگه وحشت
مثل مردن توی خواب
واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم
تمام عاشقانه های من
دوست دارم تا همیشه
مرا دریاب من خوبم
هنوزم اب میکوبم
هنوزم شعر میریسم
هنوزم باد میروبم
مرا دریاب در سرما
مرا دریاب تا فردا
مرا دریاب تا رفتن
مرا دریاب تا اینجا
مرا دریاب تا باور
مرا دریاب تا اخر
مرا دریاب تا پارو
مرا دریاب تا بندر
تو ای نایاب ای ناب
مرا دریاب دریاب
منم بی نام بی بام
مرا دریاب تا خواب
مرا دریاب تا خانه
مرا دریاب مستانه
مراقب باش تا بوسه
مرا دریاب بر شانه
باز یک شب
یک دریچه
دو چشم قشنگ
نامه ای خیس از ستاره
مات و چه بیرنگ
عکسی از دیروز دور
یادی از فصل غرور
پشت سر درد شبانه
بغضی از جنس ترانه
ساز نا کوک زمانه
این همه شعر و سرود
از تو از عطر تو بود
حلقه های بی نگین تو
قایقی بی سرنشین تو
راه و خورجین
اسب و زین تو
بدترین و بهترین تو
سهم من فقط همین تو
ای چراغ هر چه جادو
شعله های دست تو کو
تو دروغی بی فروغی
ای چراغ پست کم سو
حیف از اشک عاشق من
حیف از این بیهوده بودن
بی دریغ و بی نهایت
حیف از این من
حیف از این تن
حیف از این آه خواب کوتاه
حیف از این رنگ سحرگاه
حیف از این رویای روشن
حیف از این ترانه ی من
راحتم بگزار و بگذر
رد شو از تصویــــــــــــر آخر
باز یک شب / یک دریچه / دو چشم قشنگ
اخرین تصویر بودن
اخرین تصویر از بودن من تو هستی
دوست دارم
طلوع کن طلوع کن در این ترانه مردگی
که از تو زنده میشود این خلوت سرخوردگی
طلوع کن طلوع کن که بودنم تازه کنی
دست مرا بگیر و با بوسه اندازه کنی
کاش میشد تو زندگیم تو طلوع کنی
تو و این خو رو با هم میخوام
تو نباشی دل من میگیره
اینو از چشمای تو میخونم
بی من این خونه واست دلگیره
من با داشتن تو اروم میشم
زیر سقف خونه وقتی هستی
با تو خوشبختی من تکمیله
توی این حال خوشم همدستی
شب این خونه پر از احساسه
دل من به داشتنت مینازه
اگه تو باشی کنارم دستام
دست خالی خونه رو میسازه
تا ته قصه بمون با من
بزار این دلخوشی عادت شه
بیا من همخونه ی من تا عشق
با تو هم رنگ عبادت شه