شبو تموم کنو برو اگه مسافری هنوز
دیگه چشاتو هم زده به گریه های من ندوز
شبو تموم کنو برو جاده به انتظارته
اون ور دنیا یه کسی همیشه بی قرارته
سخت است می نوش کس دیگر بود
شمع شب خاموش کس دیگر بود
با یاد کسی که دوستش داری
یک عمر در اغوش کس دیگر بود
گفتم فرامشت کنم شاید بری از خاطرم
شاید نداره بعد از ای بایدد فراموشت کنم
اگر در خواب میدیدم غم روز جدایی
به دل هرگز نمیدام امید اشنایی
عمریه موندی توی مصراع اول چشات
فقط این فعلو بلد شدی که میمیرم برات
تا ابد دوست دارم
شاید باور نداری ؟
اگه اون روز ایستاده بودی
اگه التماس چشمام رو دیده بودی
اگه اشتیاق نگاهم رو دیده بودی
محالا میدیدی که ارزوم هستی
بگو بعد من کیه که دلتنگیاتو سر بدی پیشش
کیه که واست اواز بارون بشه
کیه که ستاره بارون بشه
فقط با یه نگاهت
کیه که واسه خوابت رویا بشه
کیه که شعله بشه واسه سوخته شدن
کیه که میخواد رنگین کمون روزای خاکستریت بشه
کیه که میتونه واست هوای تازه باشه
کی میتونه واسه پروازت پنجره باشه
کی واسه گنجشکات دونه میشه
کیه که بتونه بارون بشه واسه پوشوندن اشکات
کیه که بتونه تو بی کسی تکیه گاهت بشه
کیه که میتونه تو رو به اغوش بکشه
اون کیه که میتونه مجنونت باشه
کیه گلدونت میشه
کیه که ناودونت میشه
کیه که جای من بهش بها میدی
کیه که دلت توی هواش پر میکشه
کی اشکاتو پاک میکنه شبا که غصه داری
دست رو موهات کی میکشه وقتی منو نداری
شونه ی کی مرحم حق حقت میشه دوباره
از کی بهونه میگیری شبای بی ستاره
برگ ریزون های پاییز کی چشم به راهت نشسته
از جلو پات جمع میکنه برگای زرد و خسته
کی منتظر میمونه حتی شبای یلدا
تا خنده رو لبات بیاد شب برسه به فردا
کی از سرود بارون قصه برات میسازه
از عاشقی میخونه وقتی که راه درازه
کی از ستاره بارون چشماشو هم میزاره
نکنه ستاره ای باد و یاد تو رو نیاره
یک نفر سر در گریبان مانده است
عاشقی در خط پایان مانده است
پیکر سبز درخت نارون
در غروبی سرد و عریان مانده است
اگر دریای دل آبیست تویی فانوس زیبایش
اگر آینه یک دنیاست تویی معنای دنیایش
اگر چه دوری از اینجا تو یعنی اوج زیبایی
کنارم هستیو و هر شب بخوابم باز می آیی
اگر هر گز نمیخوابند دو چشم سرخ و نمناک
اگر در فکر چشمانت شکسته قلب غمناک
ولی یادم نخواهد رفت که یاد تو هنوز اینجاست
میان سایه رو شن ها دل شیدای من تنهاست
اگر یک آسمان دل را برسم عشق بردارم
میان عشق و زیبایی ترا من دوست میدارم