دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

مرسی

مرسی از تو که به من این همه لطف داشت 

وقتی دیدمت داشتم بال در میاوردم 

بازم ازتشکر مینم 

همش در تکاو بودم تا به یه بهانه ای ببینمت یا جلوت ظاهر بشم 

اون لحظه که چشم تو چشم شدیم داشتم دیوونه میشدم 

به قول خودت دیوووووووووووووووووووونه

خاکستری

 

به انتظار فصل تو


تمام فصل ها گذشت


چه یأس بی نهایتی


ندیم من بود

 

 

فصل بد خاکستری


تسلیم و بی صدا گذشت


چه قلب بی سخاوتی


 حریم من بود

مست چشات

اون دوتا مست چشات منو خوابم میکنه 

ذره ذره اون نگات داره ابم میکنه 

داره میمیره دلم واسه مخمل نگات 

همه رنگی رو شناختم من با اون رنگ چشات 

مثل یک رویای خوش پا گرفتی تو بام 

از یه دنیای دیگه قصه ها گفتی برام 

هنوز از حرم تنت داره میسوزه تنم 

از تو سبزه زار شده خاک خشک بدنم 

دستای عاشق تو منو از نو تازه ساخت 

دل نا باور من جز تو عشقی نشناخت 

 

 

همه رو واسه تو مینویسم تویی که همه دنیامی 

الزامی نیست که از نوشته هام خوشت بیام 

هدفم از این همه عاشقانه اینه که عشق رو باور کنی 

 

دوست دارم 

ترکم نکن

نفس نفس

تو چشمتون چه قصه هاست نگاهتون چه آشناست
اگه بپرسین از دلم می گم گرفتار شماست
نگاهتون پیش منه حواستون جای دیگست
خیالتون اینجا که نیست پیش یه رسوای دیگست
نفس نفس تو سینه ام عطر نفس های شماست
اگر که قابل بدونین خونه ی دل جای شماست
می میرم از حسادت دلی که دلدار شماست
کاش می دونستم اون کیه که این روزا یار شماست
خوشا به حال اون کسیک که توی رؤیای شماست
شما گناهی ندارین این روزگار بی وفاست
تو خلوت شبونه ام خالی فقط جای شماست
تو جام می تموم شب نقش دو چشمای شماست