خودت ببین
چشاتو وا کن و ببین
ببین که من شکسته ام
با خاکِ غم نشسته ام
خودت ببین
ببین که من اسیر اوار تنم
ببین که بی صدای تو
سکوتو فریاد میزنم
خودت ببین
ببین که اواره منم
اونی که غم داره منم
ببین که در نبود تو چه ساده در هم میشکنم
به قلم خودم
تقدیم به تمام نا تمام من
سلام
لینکت کردم شما هم لینکم کن اگه دوست داری.
بای
مرسی و با کمال میل میلینکانمتان
جالبترش اینه که شما تجربه داری تو این زمینه
تو چه زمینه ای ؟
زیباست
گرچه اکنون ممکن نیست
چرا هیچوقت؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یکم فکر کن
البته زمانی غیر ممکنه که ........
که
نباشم !!!!!!
نه
راست میگی
یکم غیر ممکنه
گرچه که من از غیر ممکن منظور چیزی بود که تو ذهنمه
سلام. فک می کنم اشتباه شده! من مریمم اما نه او مریمی که شما فک می کنید!! من همین یه دونه وبلاگ رو دارم و تا قبل از این افتخار آشنایی با شما و وبلاگتون رو نداشتم.
واسه اون شعر زیبلا هم ممنون...!
خوشبختم که با ادمی جدید اشنا شدم
اون مریم خانوم ادرس وبلاگش خیلی شبیه ادرس شماست
سلام
سال نوت مبارک:)
مرسی که اومدی وبم
ممنونم از توصیت!!! روش خوبیه
خواهش میکنم
قابل نداره
عید آمد و ما خانه ی خود را نتکاندیم
گردی نستردیم و غباری نستاندیم
هر جا گذری غلغله ی شادی و شور است
ما آتش اندوه به آبی ننشاندیم
آفاق پر از پیک و پیام است، ولی ما
پیکی ندواندیم و پیامی نرساندیم
احباب کهن را نه یکی نامه بدادیم
و اصحاب جوان را نه یکی بوسه ستاندیم
من دانم و غمگین دلت، ای خسته کبوتر
سالی سپری گشت و ترا ما نپراندیم
صد قافله رفتند و به مقصود رسیدند
ما این خرک لنگ زجویی نجهاندیم
ماننده افسونزدگان، ره به حقیقت
بستیم و جز افسانه ی بیهوده نخواندیم
از نه خم گردون بگذشتند حریفان
مسکین من و دل در خم یک زاویه ماندیم
طوفان بتکاند مگر "امید" که صد بار
عید آمد و ما خانه خود را نتکاندیم
م.امید
سلام دوست خوبم
شعر زیبایی بود .
امیدوارم هرکس که میخواد شما رو ببینه ِدیگه شکستن و تنهایی رو نبینه . شادی و طراوات و سرسبزی و خوش کامی ببینه .
شاد و سربلند باشین .
آبیه یکم تلخ ..
بی تو هر شب به امیدی
من از آن کوچه گذر خواهم کرد ،
ماه و مهتاب دگر فرق چه دارد؟
شب من بی تو دگر رنگ چه دارد؟
آسمان را تو بگو سنگ ببارد
من از آن کوچه گذر خواهم کرد . . .
تا که شاید به تماشای خودت
آسمان را نگری ،
و ببینی چه قَدَر تاریکی
پشت ابران سیاه !
بکشی دست به رویت شاید ،
برود از نظرم خاطره هایت شاید ؛
بی تو امشب سپری شد
باز با شاید و باید . . .
این یکی به قلم من تقدیم به تو ، سال نو مبارک
باعث افتخار منه که شما منت گذاشتید
واقعا شعرتون زیباست
و تشکر از بابت این که به من تقدیمش کردید
به خدا توکل کن
اگه اشتباهی تو زندگیت نکردی که بخوای تقاص پس بدی و خدا ازت راضی باشه مطمعن باش به خواسته هات میرسی
ممنون از اینکه منو خوندی
خواستم یه پیشنهاد بدم واسه کارت
چون دیدم خوبِ
خودت ببین
ببین که آواره منم
اونی که غم داره منم
ببین چه ساده می شکنم
به نظرم رسید اینجوری وزن روونتر می شه ! شاید
سلام
خوبی؟
شعر خیلی زیبایی سروده بودی ..
من کلی کیف کردم ..
درباره شعرهای توی وبلاگم باید بگم که اینها رو توی دفتر شعرم نوشتم .. خیلی وقت پیش .. بیشتر شعر ها رو هم شاعراشون رو بلد نیستم .. باید بگردم و تک تک پیداشون کنم..
حتما کاری رو که گفته بودی انجام میدم..
موفق باشی
سلام سال نو مبارک .صد سال به این سالها .به کلبه ما هم سری بزنید.غریبه نیستم .
وقتی نیستی
واج های حیرت هم
حیران نبودنت می شوند ...
دروغ چرا؟؟ دیگه نمیخواستم بهت سر بزنم ولی زدم... چون که شما سر نمیزدی.... ولی خب امشب سر زدم... قشنگ میسرایی همین... اینم از قنبری به شما:
مرا نترسان دوست
مرا نترسان یار
مرا نترسان خوب
من از سرودن شعری بلند میترسم....
احتمالن با ترانه های سرفراز بروز شم سر بزن...
بی هیچ دلیل خاصی
من تلخم واقعا تلخ..!
راهت را بگیر و برو حوالی ما توقف ممنوع است..!
سلام!!!
سلام سونیا جان
خوبید شما ؟
ای کاش ادرسی میزاشتید از خودتون
سلام اپیدیم... اگه خواستی تو لینکات بیا به خانه ی دوست کجاست؟؟؟
با سر فراز و ترانه هاش به روزیم.. خواستی بیا نخواستی نیا...
چرا التماس کنم؟؟؟؟
مهران جان من خیلی سرم شلوغه و کمتر میام نت اما گه گاهی بهت سر میزنم اما تو خیلی دیر به دیر به روز میکنی
سلام
شعرهاتون را خوندم برایتان آرزوی موفقیت دارم
توصیه ای دوستانه کمی شعرهای ادبیات کهن مثل غبار همدانی را اگر مطالعه کنید به وزن بهتری متوانید شعر بگین
سربلند و شاد باشید
مرسی از راهنماییتون زهره خانوم
فکر می کردم آدرسم رو داری....................
والا ادرس رو داشتم ولی فراموش کرده بودم
ببخشید
این روز ها خیلی به هم ریخته هستم
باشه........
آپم !!!! [گل]
مرسی که خبرم کردی
سلام دوست عزیزم سال نو مبارک . ببخشید که این همه دیر سر زدم از این به بعد تو وبلاگ عشقم آپ میکنم حتما بهم سر بزن خیلی خوشحال میشم منتظر حضور گرمت هستم
آدرسشم واست گذاشتم
ّآپ قشنگی بود موفق باشی
مرسی یکتا خانوم
موفق باشید
کاش دلم میدانست که او روزی خواهد رفت ...
روزی خواهد رسید که کوچه ها ...
دلتنگی مرا بی او و در نگاه سکوت تقدیر بنگرند...
روزی خواهد رسید که چشمانم...
بی اراده برای سایه ی نگاهش اشک میریزد...
او گذشت از تمام این لحظه ها ...
گذشت از صدای این احساس پاک ...
رفت که این جاده ی بی انتها ...
آرام در انتظارش روزها سپری کند...
و هر روز بی صدا فریاد زند ...
این حق من نبود!!!!!!!!!!!!!!!
ممنونم از لطفت
سلام
شعر زیبایی بود .