دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

قدرمو میدونی یه روز

یه روزی قدرمو میدونی که دیره
روزی که کسی سراغت نمیگیره
یه روز میدونی من کی و چی بودم
روزی که از نبودنم غصه ات میگره
باشه خوبم از کنارت ساده میرم
با وجود اینکه میدونم میمیرم
به خدا قدرمو میدونی یه روزی
روزی که از تو جدا میشه مسیرم

قدرمو میدونی یه روز
یادم میفتی شب و روز
صدام تو گوشت میپیچه
مثل یه آه سینه سوز
حسرت یک لحظه نگام
دلتنگ میشی بدجور برام
اون روزها دور نیست به خدا
حتی به خوابت نمیام

قدرمو میدونی یه روز
یادم میفتی شب و روز
صدام تو گوشت میپیچه
مثل یه آه سینه سوز
حسرت یک لحظه نگام
دلتنگ میشی بدجور برام
اون روزها دور نیست به خدا
حتی به خوابت نمیام

یه روزی قدرمو میدونی که دیره
اسم من از توی لحظه هات نمیمیره
دیگه نیستم اون شبهای پر ستاره
وقتی که دلت بهونمو میگیره

اما اون روز خدا کنه نباشه
نشنوم از رفتن من غصه داری
من میبینم اون شبایی رو که دیگه
واسه گریه شونهامو کم میاری ی ی

قدرمو میدونی یه روز
یادم میوفتی شب و روز
صدام تو گوشت میپیچه
مثل یه آه سینه سوز

حسرت یک لحظه نگام
دلتنگ میشی بدجور برام
اون روزها دور نیست به خدا
حتی به خوابت نمیام

قدرمو میدونی یه روز
یادم میوفتی شب و روز
صدام تو گوشت میپیچه
مثل یه آه سینه سوز

حسرت یک لحظه نگام
دلتنگ میشی بدجور برام
اون روزها دور نیست به خدا
حتی به خوابت نمیام

قدرم می دونی یه روز
قدرم می دونی یه روز
قدرم می دونی یه روز
قدرم می دونی یه روز

یه روزی قدرمو میدونی که دیره
اسم من از توی لحظه هات نمیمیره
دیگه نیستم اون شبهای پر ستاره
وقتی که دلت بهونمو میگیره

اما اون روز خدا کنه نباشه
نشنوم از رفتن من غصه داری
من میبینم اون شبایی رو که دیگه
واسه گریه شونهامو کم میاری ی ی

ارث بابام

خنده های زورکی
اشک های یواشکی
شب و روزی بی هدف
لحظه های الکی
تیکه تیکه خط به خط
رج به رج مهر تنت
سربلندی واسه عشقه
توی میدون موندنت
باخته ها تموم میشن
وقت بردن میشه باز
مهربونی خشت و گل
خونه عشق و بساز
نگو که خسته شدی
مرغ پر بسته شدی
راه فردا رو باید رفت
نگو پا بسته شدی

یک شب بارونی بسه
برای از نو تر شدن
یک گل شمعدونی بسه
برای عاشق تر شدن

یک شب بارونی بسه
برای از نو تر شدن
یک گل شمعدونی بسه
برای عاشق تر شدن

دستم بگیر

دستم بگیر
دستم را تو بگیر
التماس دستم را بپذیر
درمانی باش پیش از آنکه بمیرم

پژواکی باش پرواز اگر نیی
همدردی باش همراز اگر نیی
آغازی باش تا پایان نپذیرم

گلدانی باش گلزار اگر نیی
دلبندی باش دلدار اگر نیی
سبزینه باش با فصل بد و پیرم

از بوی تو
چون پیراهن تو
آغشته شد جانم با تن تو
آغوشی باش تا بوی تو بگیرم

لبخندی باش در روز و شب من
در هم شکست از گریه لب من
بارانی باش بر این تشنه کویرم

آهنگی باش دراین خانه بپیچ
پروازی باش از بگذشته که هیچ
آهنگی نیست در نایی که اسیرم


وازی باش پرواز اگر نیی
همدردی باش همراز اگر نیی
آغازی باش تا پایان نپذیرم

لبخندی باش در روز و شب من
در هم شکست از گریه لب من
بارانی باش بر این تشنه کویرم

آهنگی باش دراین خانه بپیچ
پروازی باش از بگذشته که هیچ
آهنگی نیست در نایی که اسیرم

از بوی تو
چون پیراهن تو
آغشته شد جانم با تن تو
آغوشی باش تا بوی تو بگیرم

"She's All I Ever Had"

Here I am. Broken wings, quiet thoughts, unspoken dreams.
Here I am. Alone again and I need her now to hold my hand.

She's all, she's all I ever had.
She's the air I breathe.
She's all, she's all I ever had

It's the way she makes me feel.
It's the only thing that's real.
It's the way she understands.
She's my lover, she's my friend.
And when I look into her eyes it's the way I feel inside.
Like the man I want to be.
She's all I ever need.

So much time, soo much pain (but) there's one thing that still remains.
(It's the) The way she cared the love we shared.
And through it all she's always been there.

She's all, she's all I ever had in a world so cold, so empty.
She's all, she's all I ever had.

It's the way she makes me feel.
It's the only thing that's real.
It's the way she understands.
She's my lover, she's my friend.
And when I look into her eyes it's the way I feel inside.
Like the man I want to be. She's all I ever need.

یادواره

ستاره های سربی
فانوسک های خاموش
من و هجوم گریه
از یاد تو فراموش


شونه کی
مرهم هق هقت میشه دوباره
از کی بهونه میگیری
شبای بی ستاره


شب بی عاطفه برگشت ، شب بعد از رفتن تو
شب از نیاز من پر ، شب خالی از تن تو
با تو گل بود و ترانه ،با تو بوسه بود و پرواز
گل و بوسه بی تو گم شد بی تو پژمرده شد آواز
آخرین ستاره بودی تو شب دلواپسی هام
خواستنت پناه من بود تو غروب بی کسی هام
لحظه هر لحظه پس از تو شب و گریه در کمینه
تو دیگه بر نمی گردی آخر قصه همینه


وقت راهی شدن تو کفترا شعرامو بردن
چشام از ستاره سوختن منو به گریه سپردن
رفتی و شب پر شد از من از منو دلواپسی ها
رفتی و منو سپردی به زوال اطلسی ها
واژه رنگ زندگی بود وقتی تو فکر تو بودم
عطر گل با نفسم بود وقتی از تو می سرودم


فکر من مباش مسافر
به سپیده ها بیندش
چشم فردا ها به راهه
راه سختی مانده در پیش
ای تولد دوباره
فصل آغاز من و توست
ای رها از رخوت تن
وقت پر کشیدن توست