دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

بی خودی

 بی خودی فصل تو و من

  

به قلم خودم برای کسی که احساس میکنم بهش مدیونم و تا ابد عاشقش میمونم

 

میگذره از روی اجبار

بیا و قاب نگاتو

از تو کنج طاقچه بردار

 

یا بیا بشکن سکوتو

بزار این دل جون بگیره

یا برو واسه همیشه

تا که جسمم هم بمیره

 

این دل بی کسو کارو

بی خودی دادم به دستت

چقدر من به تو گفتم

دیدی دل اونم شکستت

 

فکر بخشیدن اونو

تو بریز دور از تو کلت

تو باید بشکنی هر بار

اینم از اخر قصت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد