دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

سبز و سفید قرمز و خاکستری

یه وقتایی تو فکر فرو میرم همون وقتاست

که به یه چیزایی که شاید تو حالت عادیم بهشون توجهی ندارم نظرم جلب میشه 

به خیلی چیزا فکر میکنم

شاید به این فکر بکنم که چرا نمیتونم به بعضی چیزها فکر نکنم

خاطرات تلخ گزشته 

اتفاقاتش  

و همه ی خوب و بدش 

همینطور خاطرات اینده 

رنگ هایی که داره 

سبز و سفید 

 یا مثل دیروز و امروز  

قرمز و خاکستری  

 شاید هم به این فکر کنم 

که چطور میشه ارزوهام رو تصور کنم  

که اصلان میشه متصور شد یا نه 

که اگه بتونم تصویر کنم کسی نیست که بخواهد مانعم بشه 

جواب هایی نامشخص 

سوالهای بیجواب 

جواب این سوالات فقط با گذر زمان مشخص میشه 

زمان و زمان 

عادت

به تو عادت کرده بودم ای به من نزدیک تر از من 

ای حضورم از تو تازه ای نگاهم از تو روشن 

به تو عادت کرده بودم ثل گلبرگی به شبنم 

مثل عاشقی به غربت مثل مجروحی به مرحم  

 

من که در گریزم از من به تو عادت کرده بودم 

از سوکوت و گریه شب به تو هجرت کرده بودم 

بابا گل و سنگ و ستاره از تو صحبت کرده بودم 

خلوت خاطره هامو با تو قسمت کرده بودم

خسته و دلتنگ

تو نیستی و دلتنگی امونم نمیده 

میدونم هنوزم منو باور نداری 

میدونم هنوزم صداقتم رو باور نداری  

اینم میدونم سخته که باورت بشه که این حسی که به تو دارم 

عشقه نه چیزه دیگه 

اما من اینقد بهت میگم که باور کنی 

که دست کم از روی ترحم هم که شده باشه یه بار بهم توجه کنی 

فقط یه بار 

یه چیکه توجه از تو شر شر شادی از من 

یه حرف نگاه از تو یه پاراگراف خوشی از من 

هوا از تو نفس از من 

بهار از تو سبد از من 

یار تو دلدار من 

لیلی تو مجنون من 

شعر تو شاعر من 

ریشه تو خاک من 

ابر تو اسمون من 

لاله تو مرداب من 

اب تو عطش من 

مسافر تو راه من 

 

 همه تو هیچ من 

 

دوست دارم

وداع

                           روی هر سینه سری گریه کند وقت وداع 

 سر من وقت وداع گوشه دیوار گریست 

دوستت دارم ها

شبو تموم کنو برو اگه مسافری هنوز 

دیگه چشاتو هم زده به گریه های من ندوز 

شبو تموم کنو برو جاده به انتظارته 

اون ور دنیا یه کسی همیشه بی قرارته  


سخت است می نوش کس دیگر بود 

شمع شب خاموش کس دیگر بود 

با یاد کسی که دوستش داری 

یک عمر در اغوش کس دیگر بود 


 گفتم فرامشت کنم شاید بری از خاطرم 

شاید نداره بعد از ای بایدد فراموشت کنم 


 اگر در خواب میدیدم غم روز جدایی 

به دل هرگز نمیدام امید اشنایی 


 عمریه موندی توی مصراع اول چشات 

فقط این فعلو بلد شدی که میمیرم برات 


 تا ابد دوست دارم 

شاید باور نداری ؟ 

اگه اون روز ایستاده بودی 

اگه التماس چشمام رو دیده بودی 

اگه اشتیاق نگاهم رو دیده بودی 

محالا میدیدی که ارزوم هستی