درباره من
...!
ادامه...
روزانهها
همه- راستین صدای نسل من فن بلاگ راستین صدای جاودان
- روزهای بی خاطره عشق
- ادرس دوم ما یک ادرس ورودى دیگه از ما
- اپلود اپلود مجانی و بدون نیاز به داشتن شناسه کاربری
پیوندها
- روز هاى بى خاطره
- وبلاگ هواداران راستین
- دری به باغ پریشانی
- عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید (صنم نافع)
- گفتگوهای تنهایی
- آسمان
- شبگرد غریبه
- کاکوتی
- عشق پنهان
- تمنای وصال
- زیر باران در پناه تاریکی
- درد دلهای من با شما
- پروانه آبی
- فقط برای تو
- شعر هایی برای تو
- همیشه تنها
- عشق گمشده
- پنجره
- درخت ارزو
- دریای بی قرار
- خبرت هست که بی روی تو ارامم نیست
- دلدادگی
- بهترین اشعاری که خوندم
- غم تنهایی
- همزبونه تنهایی ها
- یا به میرسم یا به مرگ
- شعله
- فلاکت
- جزر و مد
- جاده تنهایی
- خانه ی دوست کجاست
- جوان سبز
- لیا
- حرف دل
- باغ رویاهای من
- کسی مثل من
- و زندگی در جریان است...
- نیلوفرانه
- دزد دلهای من
- ارامش درونی
- اشعار اشقانه
دستهها
برگهها
- خدا میداند
- دلتنگم
- تو اینجایی
- طاقت
- انتظار تو
- سادگی
- حسرت
- برای تو برای من
- یا
- از تو دور
- روزگاریست
- آبان
- میلاد
- جشن دلتنگی
- شکل تو
- توقع
- باران
- بی خودی
- باید
- این همه
- کمی
- نمیدونی
- این هوای مه گرفته
- تو وقتی
- همون عاشق
- میترسم
- دلتنگی
- به گوشت میرسد روزی
- ببین
- باغ بی برگی
- خانه دوست
- تندیس
- جا پای تو
- داره خوابم تموم میشه
- سهم من
- منو دست کم نگیر
- دلنتگی ازاد
- بن بست
جدیدترین یادداشتها
همه- سنگسار
- انتقال
- سردرگم
- بن بست
- دلنتگی ازاد
- قدم هایی با پای برهنه
- توهین به خدا
- منو دست کم نگیر
- سهم من
- پاسخ
- نیایش ابان
- اه
- داره خوابم تموم میشه
- ترانه بازی
- با تو
- جا پای تو
- حتی خودم هم از خودم توقعی ندارم
- تندیس
- وای چه ناگواراست این
- خانه دوست
- باغ بی برگی
- ای کاش کمی جدی گرفته میشدم تو تمام زندگیم
- ببین
- سال نو مبارک
- به گوشت میرسد روزی
- دلتنگی
- میترسم
- دلتنگی
- همون عاشق
- همون عاشق
نویسندگان
- 13 176
بایگانی
- فروردین 1390 3
- اسفند 1389 1
- بهمن 1389 1
- دی 1389 2
- آذر 1389 2
- آبان 1389 2
- مهر 1389 1
- شهریور 1389 3
- مرداد 1389 1
- تیر 1389 2
- خرداد 1389 1
- اردیبهشت 1389 2
- فروردین 1389 2
- اسفند 1388 4
- بهمن 1388 3
- دی 1388 2
- آذر 1388 4
- آبان 1388 9
- مهر 1388 30
- شهریور 1388 19
- مرداد 1388 17
- تیر 1388 15
- خرداد 1388 14
- اردیبهشت 1388 7
- فروردین 1388 5
- اسفند 1387 2
- بهمن 1387 3
- دی 1387 10
- آذر 1387 10
- آبان 1387 3
- فروردین 1387 7
آمار : 99940 بازدید
Powered by Blogsky
میترسم
من از این تاریکی میترسم
من از این کم نوری میترسم
من از این بی ثمری
من از این در به دری میترسم
من از این سکوت سرد
من از این دلگیری میترسم
من از این خواب عمیق
من از این کابوس وحشت دارم
من از این سرخی خاک
من از این تردی پولاد تنم
من از این هم همه از این کولاک
من از این بریدگی های عمیق
من به اندازه یک دلتنگی میترسم
من هم اندازه یک خواب عمیق
من به اندازه یک بی خوابی
من هم اندازه یک شیون تلخ
من به اندازه یک فنجان اب
که در اعماق وجود ادمی خشکیده لب می سوزد
میترسم
به قلم خودم
از من به ان کس که نیست
تمام نا تمام من
13
چهارشنبه 12 اسفند 1388 ساعت 02:03 ق.ظ
سلام مهدی جان، این وبلاگ رو من جدیدن راه انداختم. بعد از اینکه بلگفا و البته حکومت شروع کرد به فیلترینگ سایت ها و وبلاگها، وبلاگ من( که خدایش بیامرزاد) هم از فیلتر بی نصیب نموند و من هم رمقی برای به روز کردنش نداشتم. راستشو بخوای کلا حوصله ی وبلاگ نویسی هم نداشتم. تا اینکه یهو تصمیم گرفتم با بلاگ اسکای کار کنم. فکر می کنم اهداف و دیدگاه مشترکی در مورد وبلاگامون داشته باشیم. اگه موافق بودی با هم تبادل لینک داشته باشیم. من تورو توی پیوندام میذارم. خوشحال میشم تو هم اینکارو بکنی.
حتما
باعث افتخار منه
سلام اقا مهدی گل
انصافا خوش قلمی، اینقد که بهت حسودی می کنم. احساس، صمیمیت، لطافت توی شعرات موج می زنه.
فقط می تونم بگم ای ولا.. بابا تو دیگه کی هستی...
نظر لطفته
دیگه اینقدرا هم نیستم
دو نفر دیگه مثل تو اینطوری تعریف و تمجید کنن ممکن احساسه ایرج جنتی بودن بهم دست بده
راستی یادم رفت بگم این شعرت یا ترانت منو یاد اهنگ ((تصمیم)) ابی انداخت: از این تصمیم می ترسم...
من پاتوقم فرهنگسرای ارسبارانه ، (البته روزایی که نمیرم دانشگاه)) شب شعر، کتابخونه، کارگاه فیلمنامه نویسی از سرگرمی ها و کارای روتین منه. تو هم اگه رادسته می تونی از این فضای فرهنگی هنری استفاده کنی.
با این نظرت بدجوری رفتی تو دلم
از این تصمیم میترسم که مار از استین روید
و دست معرکه گیری کلید جعبه را جوید
وی
توی این دنیای مجازی حس اریرج جنتی هم به ادم دس بده هم بد نیستاااااا
بد که نیست جیگر اما اگه زیاد احساساتی بشی هم خوب نیست
من از خودم می ترسم!
مهدی جان......
اره شاید بگی عجب ادم سریشیه این مهران! ولی خب من هر شب همه ی لینکامو سر میزنمو نظر میدم(البته اکثر شبها).... ولی تو اصلن!!!!
مهران جان من در طول هفته کلاس دارم و فقط چهارشنبه تا جمعه خالی هستم و به همین دلیل خیلی کم میام نت یا اگه بیام در حد ۵ دقیقس
سلام. خوبی؟ من لینکت کردم تو هم لینک کن. ممنون.
حتما جوان
سلاممممم آقا مهدی
وبت عالیه.شعرا خیلی با مفهومن
مرسی که بهم سر زدی.بازم بیا پیشم و بگو با چه اسمی بلینکمت
سلام دوست خوبم .
مرسی از حضور مهربونتون .
شعر زیبایی بود . این ترسها همیشه مثل خون تو رگهای آدمها جریان دارن و گاهی هم زندگی آدم رو تو دستاشون میگیرن .
امیدوارم تمام زندگی شما از هرنوع ترس و نگرانی خالی باشه .
راستی منم الان به روز شدم . اگه دوست داشتین بهم سربزنین .
شاد باشین .
ترس هم نیازه چون اگه نبود از روز اول به وجود نمی اومد
ولی باید بهش غلبه کرد
ترانه ی خوبی بود
راستی ما تو میراث فرهنگی مسکون بودیم!(پز!)
:)
خوش به حالتون
سلام مهدی،شعرات خیلی دل گرفته ان،منم شعرامو میذارم تو وبلاگم.خوشحال میشم نظر بدی
دوباره سلام دوست خوبم
مقصود شما رو از اظهارنظرتون در مورد داریوش نفهمیدم چیه ؟
خب هرکس اختیار داره به هرخواننده ای که علاقه داره عشق بورزه . البته من ابی رو هم دوست دارم .
و خیلی های دیگه رو . اما هرگز به علایق دیگرون بی توجهی نمی کنم و سعی نمیکنم علایق دیگرون رو به نوعی تحقیرکنم .
راستی اون ۲ تا بلاگ دیگه هم مال خودتونه ؟
شاد باشین .
من قصد بی احترامی نداشتم فقط میخواستم چهره ... این موجود ... رو بشناسید
در ضمن دوتا بلاگ مال من نیست فقط یکیش مال منه و اونیکیش مال دوست خوبم پویا خداییست
بلاگ من
http://rastinfan.blogsky.com
بلاگ پویا
http://ebifans.blogfa.com
مهدی عزیز......
احترام به نسل خواننده های جوان خوبه اما همین خواننده های جوان به طور علنی دارن از خواننده های بزرگ تقلید میکنن. مثلن همین اقای راستین که شما دوسش داری به نظر من داره از ابی تقلید میکنه. و حتی تن صداشو کپی ابی در میاره. خب این اصلن خوب نیست. اگه ابی شده ابی چون همیشه خودش بوده و ادای هیچ کی رو درنیاورده و فقط با استعداد خودش. خواننده های جوونی که خلاقیت ندارن خیلی زود زمین می خورن. داریوش هم با تمام نواقصی که داشته و یا داره مثل همه ی ما ادماست . قرار نیست همه کامل کامل باشند ولی امثال همین داریوش و ابی توی غربت به سختی تونستند از اول انقلاب تا حالا سر پا بمونن. و اگه بخوایم موسیقی امروز رو به خواننده های جلف و احمق امروزی مثل افشین و نوید و امید و ....(که مثل سنگ بیابون ریختن) بسپریم، فاتحه ی موسیقی خوندست کما اینکه با رفتن ابی و داریوش و گوگوش و شب پره ها امروزه داره این اتفاق می افته . امیدوارم توی تفکرت تجدید نظر کنی.
خوب به نظر من شما موضوع ها رو قاطی کردی اما با حرف شما در باره راستین کاملا مخالفم
ایشون صدای خودشون رو دارند حالا اگر تن صداشون شبیه به ابیست دلیل به تقلید نمیشه
البته یه چیزی هم هست و اون اینکه ۹۹٪ خواننده های جوون امروزی چه در ایران و چه در خارج از ایران به واسطه ی پولشون و یا سرمایشون خواننده شدن. کسایی که فقط به فکر شهرتن و اصلن نمی دونن ترانه ی اجتماعی و مردمی چی هست چون اصولن سواد ودرک موسیقی ندارن. اونا عاشق اینن که به ۴ تا تازه به دوران رسیده امضا بدن یا باهاشون عکس بگیرن.
من با تقلید در همه ی مسائل به شدت مخالفم و در عین حال الگو رو لازم میدونم ولی الگو گرفتن تقلید کردن نیست بلکه درک هنرمند یا انسان الگو شدست.
تا حدودی موافقم البته نه در مورد راستین
چون کسایی مثل اردلان سرفراز و ایرج و شهیار و فرید با چنین افرادی کار نمیکنند
دوم این که اگه میبینید امثال ابی و داریوش اجتماعی هستند و از درد میخونند بخاطر اینه که سرگذشتشونه چون درد کشیدند
و در کل هر کس از چیزی میگه که تجربش رو داره
سلام...
چند تایی از ترانه های ایرج رو گذاشتم، دوست داشتی برو بخون..
در مورد راستین هم بعدن باهات کار دارم...(حالا من قات زدم؟؟؟)
چقد به این ایرج و فرید گفتم نرین با راستین، گوش ندادن....(شوخی کردم) ولی اینو مطمئنم قبل اینکه راستین خواننده بشه تو طرفدار ابی بودی... اصلن این تو کتم نمیره که راستین طرفدار داشته باشه نمیدونم چرا؟؟؟ تازه چی!!! طرفدار ۲اتیشه! تازه چی! اونم که طرفدارشه ترانه میگه در حد بنز! مهدی جون به دل نگیر بابا..ولی باور کن ترانه های ایرج رو فقط به خاطر تو گذاشتم... توی فهرست مطالب نگاه کنی تقریبا زیادن...(البته چنتاشو اقای داریوش خوندن!(قابل توجه انتی داریوش های گرامی...) ولی خب من شخصا عاشق ابی ام و به این مساله هم افتخار میکنم....
من نگفتم قات زدید گفتم که موضوعی که من مطرح کردم رو با موضوع دیگری اشتباه گرفتید
در ضمن این رو بگم که من به هیچ وجه ضد داریوش نیسم و اتفاقا بسیار ایشون رو دوست دارم اما به شدت از این حرکت زشت و کثیف ایشون و سیاوش قمیشی و منصور دلخور شدم
شما چه تو کتتون بره و چه نره من طرفدار راستین هستم مثل خیلی های دیگه
در ضمن قبل از این که راستین شروع به فعالیت کنه من طرفدار منصور و عاشق ابی جان بودم
اما به این دلیل به راستین ایمان اوردم که ایشون از ابتدا واسه خودشون و هنرشون ارزش میگذاشتند
دلتان شاد باشد
لبتان خندان
واهمه ها دور
ترس ها ناپدید
و سراسر امید
فدای تو با این حاضر جوابیت...
ماشالا کمم نمی یاری...
گفته بودی رشتت کامپیوتره؟؟؟
خوشمم میاد همه رو دونه به دونه جواب میدی...
بیا پیش ما اقا مهدی.....
گل من،جوهر من، کاش اینجا بودی....
اگر اینجا بودی
زندگی وسعت داشت
غزل نا گفته
به قلم رغبت داشت
.......................
تنهایی سمج
منو تنها بزار
دست از سرم بردار
دست از سرم بردار
سلام مهدی جان!
مرسی از تبریکت.
بلاگت خیلی هنرمندانست!
تبریک میگم بهت
راستش من تو بلاگفا دل نوشته داشتم
اسم یکی از شعرام بود! دلیل دیکه ای نداشت!
اما چون شما اینجا قدیمی تری ما بساط دل نوشتمونو پهن نمیکنیم!
از این به بعد حرف دله...
نه نازی خانوم این چه حرفیه
دل نوشته که تو قبالم نیست عزیز
هرچیزی که دوست داری بزار
نه! مشکلی نیس! همین حرف دلم خوبه.
البته شعرام خیلی وقته که به باد رفته!
اد کردمت!
سی یو! :دی
مرسی عزیز
منم شما رو لینکیدم
علیک سلام..
با بیو گرافی ایرج و ترانه های فریاد زیر اب / واژه/ بگو به ایران بروزم.....
------------------------------------------------------
تو اگر می دانستی که چه زخمی دارد
خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمی پرسیدی
اه! ای مرد، چرا تنهایی..
-----------------------------------------------------
توی گسترده ی رویا،ای سوار اسب ابلق
راهی کدوم مسیری، توی تاریکی مطلق....
------------------------------------------------------
خالق ترانه ی طلایی
ضامن پرواز هر صدایی
نعره ی همیشه رهایی
ایرج جنتی عطایی...
---------------------------------------------------------
منتظر هستیم ......
مهران جان مرسی از این که خبرم کردی نازنین
نامی به نام دورود که میرسد از یک همنفس غروب ومنتظر صبح زود
راهی که دران نباشد تشنگی لذت سیراب شدن رانمی یابد درویش
رند گی اگر نمیداشت مرگی لذت بودن موقت نمی شد احساس
خاطره ساز خویش باش وخود را بجوی که ما آدمیان کمتر به فکر جستن خویشیم وتازمانی که متوجه میشویم وقت تحویل وتحول پست ومقام زنده بودنمان فرا میرسد که جای دیگران را تنگ نکنیم از روشنی شمع تا میتوانی برای یافتن خودت استفاده کن که شبهای یلدا در راه است که شمع را یارای نور افشانی نباشد
بیا واز کوچه ما هم گذری کن شاید ساغر به دست تو باشیم
اولین بوسه عاشقانه برمی گردد به 1500 سال قبل از میلاد مسیح در هند. پیش از این زمان هیچ مدرک دیگری دال بر وجود بوسه های عاشقانه وجود نداشت. کلیه این نتایج از روی لوح های گلی، نقاشی روی دیواره های غارها و یا نوشته های روی پوست حیوانات بدست آمده است.
باسلام . ممنون که به کلبه رویاهای من تشریف اوردید. با مطلب جدید به روز شدم. یکم علمی هست ولی به نظرم جالب باشه .یکبار مطالعه اش خالی از لطف نیست. درپناه حضرت مهرباشید