دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

سیاه سی

حلول ماه محرم ماه جاودانگی الهی ماه ایستادگی ماه ایثار ماه غم ماه ماتم ماه اشک ماه خون را به تمامی هموطنان و مسلمین گرام جهان تسلیط عرض میکنم 

نمیدونی

برای من که خاموشم

شبیه نور می مونی

صدات دیگه نداره جون

ولی پرشور می خوونی

نداری صورتی خندون

ولی مغرور می خوونی

منم اون عاشق حیرون

نمیدونی نمیدونی

 

به قلم خودم 

به 

تمام نا تمام من

کمی

این دل ما را با نگاهی ملتهب کن

خاکسترم را با نگاهی شعله ور کن 

با یک نگاهت خون به پا کن

خنجر چشمت را تو از قلبم جدا کن 

کمی با من مدارا کن

کمی حیلت رها کن

کمی سبزی بر انداز

کمی سرخی به پا کن 

کمی هم خیره سر شو

کمی هم در به در شو

کمی هم باش با ما

کمی هم با ثمر شو 

 

به قلم خودم تقدیم به تمام نا تمام من

این همه

این همه حسرت و اه سهم من بود نگاه 

که به ان برق نگاه تو به صد رنگ بشد 

 

این همه اشک و تباه 

که ز دوری تو زندگی بشد

 

این همه رنج و گناه 

که ز عاشق شدن از من سر زد 

  

این همه چشم به راه

  که ز حجر تو نصیب من بشد  

 

این همه غصه و غم 

که از این فاصله ها سر زده است 

 

این همه عشق به تو 

که به جز هیچ دگر هیچ نسیب من نشد 

 

هنگام سرریز شدن کلمات روی صفحه نوشت بلاگ اسکای کامپیوتر ریست شد و ترانه ناتموم موند و خیلی از حس من مرد 

و بعد از رو به راه شدن کامپیوتر ترانه کمی تغییر شکل داد و این شد نتیجه 

 

به قلم خودم 

به اون کسی که شکست و رفت