دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

دل نوشته

من دلتنگ هستم اما تو بی خبر از من

حق حق و گریه

دلتنگی


همیشه قصه این بوده

یا مرگ قصه یا ادم

ته دریاچه های عشق

میجوشند چشمه های غم


پس از اون زخم پروردن

پس از او حادث و تکرار

ولی نصف یه روح اینور

یه نیمه اونور دیوار



لیلا


نگو میترسه از ترکش

نگو میمیره رو دریا

دلش دریای اتیشه

تو چی میدونی از لیلا


بره کنج کدوم خونه

کجا رو داره برگرده

نگو این کار یک زن نیست

که این زن وارسه درده



رازقی


کاش لحظه های رفتن

نمیبارید اشک چشمام

حق حق دلتنگیامو

میشکستم توی رگهام


دل پر تحملم از

گریه ی من گله داره

چهره ی سرخ غرورم

از شکستم شرمساره



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد