-
خانگی
یکشنبه 12 مهر 1388 21:45
ای دهان تو پر از عطر غزل ای زلال خانگی بر من ببار و تو ای زلال خانگی سرخیم از توست ای اتششفشان غزل ای رنگینکمان ماندگار دقایقم را مسافر کن تا پس خواب تو که تکرار منی ایینه دار سایه را انگار باید از تو جست گمشدگی برای تو باشد دیوانه وار با لب تشنه دریا را باید فراموشی با تو هستم حسرت هر شوره زار
-
بی حوصله از دوری تو
یکشنبه 12 مهر 1388 18:24
تا فهمیدی که من هستم قدمهات تندتر شدن میخواستی که زود از من دور شی نمیدونم شاید اشتباه میکنم اما احساسم اسنه که تو داری از من فرار میکنی امروز عصر خیلی دلگیر بود الانم همینطور پکر و بی حوصله به خاطر دوری از تو نتونستم بیام بیرون از خونه فقط و فقط از پشت حصار اهنی پنجره چشم به منظره ای انداختم که شاید ردت رو ببینم اما...
-
سادگی
یکشنبه 12 مهر 1388 02:53
سادگی مرا ببین ببین که من شکسته ام به جرم عشق عشق تو در بندها نشسته ام سادگی مرا ببین گریستن چنین نیست این حق حق است و های هوی علاقه مندی این نیست سادگی مرا ببین خواهی دید عاشقم من دورم از تو و شدید بیزار از این دقایقم سادگی مرا ببین ببخش تو ساده مرا بگو که میبینم تورا من اخر این جاده ها به قلم خودم امیدوارم خوشت بیاد...
-
فکر کنم جا خوردی
یکشنبه 12 مهر 1388 00:19
دیروز چه اتفاق خوبی واسم افتاد فکر کنم جا خوردی وقتی فهمیدی منم هستم خیلی ناگهانی و بی خبر اومدم ولی واسه کنار تو بودن فنی جالب زده شد فنی که البته با رفتن تو دفع شد اما فنی خلاقانه از طرف یکی از اطرافیان بود که صد البته من هم جا خودم اما بلاخره تونستم ببینمت البته از دور اما اینم ارزوست همینم واسه من غنیمته امروز هم...
-
حسرت
جمعه 10 مهر 1388 20:37
حسرت دیدنت واسه یه لحظه حسرت بوییدن عطرت واسه یه لحظه حسرت گر گرقتن از تو واسه یلحظه حسرت گفتن یک جمله ساده برای یکبار حسرت داشتنت حسرت بودنت حسرت
-
وقت دلتنگی
جمعه 10 مهر 1388 02:49
وای که لحظات دلتنگی چه زیبا و چه سخته زیباست که واسش با صدای بلند ترانه های عاشقونه بخونی سخت به خاطر بغضی که وقت خوندن اشکات رو وادار به خودنمایی میکنه
-
کمی با من مدارا کن
جمعه 10 مهر 1388 02:26
کمی با من مدارا کن کمی با من مدارا کن که خود را با تو بشناسم من گم را تو پیدا کن تو را از شب جدا کردم تو را از قصه آوردم نمی شد با تو بد باشم نمی شد از تو برگردم نه از برگم نه از جنگل نه از باران نه از شبنم نه آن تعمیدی رودم نه آن مریم ترین مریم منم همسقف دیروزی که عطر خانگی دارد که دستان تو را باید به شام سفره بسپارد...
-
خودی
جمعه 10 مهر 1388 02:07
باز باید از چشم تو ترسید باز باید در عطر تو پیچید باز هم باید بیخودی لرزید باز باید یک نفس رقصید
-
برای تو برای من
جمعه 10 مهر 1388 01:31
خیال زیبای تو برای من یک رنگی از من برای تو رویای شبانه از تو برای من یک صدا , عاشقانه برای تو صداقت این دل تنها برای تو شرافت گریه در شب ها برای تو یک اشیان پر مهر و پر وفا و این دل بی ریا برای تو خیال زیبای تو برای من یک رنگی از من برای تو رویای شبانه از تو برای من یک صدا , عاشقانه برای تو این همه دلتنگی برای من...
-
...یا... تو نباشی چه فرقی میکنه
پنجشنبه 9 مهر 1388 01:30
امروز یا فردا روز یا شب افتاب یا مهتاب تاریک یا روشن روشن یا تاریک پر نور یا کم نور خواب یا بیدار حقیقت یا رویا عشق یا تنفر دنج یا شلوغ کم یا زیاد کوچیک یا بزرگ خوب یا بد زشت یا زیبا شاد یا غمگین گریون یا خندون سکوت یا صدا زمزمه یا فریاد کویر یا جنگل بالا یا پایین رنگین یا بی رنگ مهربون یا بی رحم اشک یا لبخند وقتی تو...
-
...یا... تو نباشی چه فرقی میکنه
پنجشنبه 9 مهر 1388 01:30
امروز یا فردا روز یا شب افتاب یا مهتاب تاریک یا روشن روشن یا تاریک پر نور یا کم نور خواب یا بیدار حقیقت یا رویا عشق یا تنفر دنج یا شلوغ کم یا زیاد کوچیک یا بزرگ خوب یا بد زشت یا زیبا شاد یا غمگین گریون یا خندون سکوت یا صدا زمزمه یا فریاد کویر یا جنگل بالا یا پایین رنگین یا بی رنگ مهربون یا بی رحم اشک یا لبخند وقتی تو...
-
نوازش
چهارشنبه 8 مهر 1388 02:54
پرده اول : اجرای نوازش رو با هنرنمایی ابی و شادمهر دیدم پرده دوم : حالا منم منم تنها دور از تو تو هم تنها میدونم دلت پر از درده منم دلگیرم از این جدایی اشک تو چشاب اروم نداره واسه نوازش گونم فکر کنم اونم عاشقه عاشقه گونم واسه فدا کردن خودش واسه عشقش بی تابی میکنه حاضره به خاطر چند لحظه نوازش نابود بشه چند لحظه کوتاه...
-
اونوقت عاشقت نمیشدم
سهشنبه 7 مهر 1388 21:51
کاش دلی تو سینم نبود کاشی دلی در کار نبود اونوقت دیگه دلتنگت نمیشدم کاش تو رو نمیدیدم از اول کاش دلی نبود اونوقت دیگه با دیدنت تاپ تاپ نمیکردم کاش من نبودم کاش اونوقت عاشقت نمیشدم کاش عشق نبود کاش دلم نبود اونوقت از عشقت اتیش نمیگرفتم کاش دیوونه بودم کاش اونوقت عاشقت نمیشدم
-
جز هجوم خار و خس نیست
شنبه 4 مهر 1388 10:30
روزهای سختی در راهند از خدا میخوام که کمکم کنه من تا اینجا با کمک اون رسیدم حالا هم باید کمکم کنه حالا مسیرم به یه سمتی رفته که همراهم جز هجوم خار و خس نیست باید تحمل کنم به خاطر هدفی که دارم میجنگم میدونم که یه دنیا ارامش رو میتونم حس کنم من هنوز اول راهم اما تحمل میکنم از دست نمیدم کسی رو که میخوامش قیدتو دیگه نمیزنم
-
از تو دور فرسنگ فرسنگ
پنجشنبه 2 مهر 1388 18:48
من دلخسته و دلتنگ تو چه بی روحی و دلسنگ من نازک دل و خسته از تو دور فرسنگ فرسنگ اینم تقدیم به کسی که دوسش دارم
-
نه واسه این که نوشتن رو دوست دارم
دوشنبه 30 شهریور 1388 02:56
دوست دارم بنویسم نه واسه این که نوشتن رو دوست دارم چون نمیتونم تو چشات زل بزنم و بگم دوست دارم پس مینویسم مینویسم که دوست دارم ساده نوشتن دیگه ارضام نمیکنه دوست دارم با صدای بلند عاشقانه ترین شعرهایی که توی ذهن دارم رو بخونم دوست دارم با صدای بلند ترانه های عاشقانه بخونم هزار و یک شلب یا مست چشات یا ستاره دنباله دار...
-
نوازش
یکشنبه 29 شهریور 1388 14:51
منو حالا نوازش کن که این فرصت نره از دست شاید این اخرین باره که این احساسه زیبا هست منو حالا نوازش کن همین حالا که تب کردم اگه لمسم کنی شاید به دنیای تو برگردم هنورم میشه عاشق بود تو باشی کاره سختی نیست بدون مزر با من باش اگرچه دیگه وقتی نیست نبینم این دمه رفتن تو چشمات غصه میشینه همه اشکاتو میبوسم میدونم قسمتم اینه...
-
سخته
پنجشنبه 26 شهریور 1388 02:34
خیلی سخته وقتی عاشق بشی که نتونی به هیچکس بگی نتونی بهش برسی وقتی که هنوز اول راهی که همه امید و ارزوت این باشه که واسه یه لحظه کنار به ارامش برسی سخته نتونی یه دل سیر تماشاش کنی سخته نتونی عشقت رو بپاش بریزی سخته نتونی احساست رو اونجور که هست بهش بگی سخته ازش دور باشی خودت یه جا و اون یه جای دیگه خیلی سخته نتونی تو...
-
خیلی دلم گرفتم
چهارشنبه 25 شهریور 1388 15:55
خیلی دلم گرفته از این روزهایی که میان و میرن خیلی دلم ار کسی که دلتنگشم گرفته دلم از زمونه گرفته دلم گرفته دلم ... .. . دلم گرفته چون نمیتونم کنار کسی باشم که بهم ارامش میده چون نمیتونم با یه لبخندش احساس کنم که دنیا رو دارم چون نمیتونم
-
پرنده مهاجر
یکشنبه 22 شهریور 1388 11:54
ای پرنده مهاجر، ای پر از شهوت رفتن فاصله قد یه دنیاست، بین دنیای تو با من تو رفیق شاپرک ها، من تو فکر گلمونم تو پی عطر گل سرخ، من حریص بوی نونم دنیای تو بی نهایت همه جاش مهمونی نور دنیای من یه کف دست روی سقف سرد یک گور من دارم تو آدمک ها می میرم، تو برام از پریا قصه میگی من توی پیله وحشت می پوسم، برام از خنده چرا قصه...
-
خدایا از تو ممنونم
سهشنبه 17 شهریور 1388 00:26
خدایا از تو شاکرم که به من این همه لطف داشتی و داری با این همه بدی که من کردم تو باز هم تکیه گاه منی هنوزم دوستم داشتی هنوزم به در و دل من گوش میدی هنوز سنگ صبورمی اگه من بنده بدی باشم و ازت دور باشم خیلی ها در عوض به تو نزدیکند اما اگه تو از من رو برگردونی و ازم دور بشی و ترکم کنی خودت بگو اونوقت کیه که من بتونم...
-
تو به من خندیدی
دوشنبه 16 شهریور 1388 20:09
تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدم باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید غضب آلود به من کرد نگاه سیب دندان رده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز سالها هست که در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم و من اندیشه کنان غرق این پندارم که چرا خانه ی کوچک...
-
تکیه بر باد
یکشنبه 15 شهریور 1388 21:36
به خیالم که تو دنیا واسه تو عزیزترینم آسمونها زیر پامه اگه با تو رو زمینم به خیالم که تو با من یه همیشه آشنایی به خیالم که تو با من دیگه از همه جدایی من هنوزم نگرانم که تو حرفامو ندونی این دیگه یه التماسه من میخوام بیای بمونی من و تو چه بی کسیم وقتی تکیمون به باده بد و خوب زندگی منو دست گریه داده ای عزیز هم قبیله , با...
-
اواره
یکشنبه 15 شهریور 1388 21:26
چنان در خود گرفتارم که سکه ست از تو بازارم چه بد مستی ز من سرزد که رونق رفته از کارم نه میری از سرم بیرون نه خوشحالم تو رو دارم چنان در خود به گردانم که افتد از نفس جانم چنان افتان و خیزانم به باغ برگ ریزانم که غرق اشک ریزانم به دوری از عزیزانم تو را قسم به قرآنم گمم کن در پی عالم چنان در عشق تو گیرم که من بی جرم و...
-
چه احساسی به من داری
یکشنبه 15 شهریور 1388 21:11
میون این همه دوستت دارم هایی که واسه تو سرودم میون این همه دلتنگی های من برای تو میون این همه اشکی که از ابری چشمام واسه تو بارید میون این همه انتظار میون این همه غروب های دلگیر میون این همه دلواپسی میون این همه عشق تو بگو چه احساسی به من داری
-
باغ بارون زده
یکشنبه 15 شهریور 1388 18:43
من از صدای گریه تو به غربت بارون رسیدم تو چشات باغ بارون زده دیدم... چشم تو همرنگ یه باغه تو غربت غروب پاییز مثل من از یه درد کهنه لبریز... با تو بوی کاهگل و خاک عطر کوچه باغ نمناک زنده میشه... با تو بوی خاک و بارون عطر ترمه و گلابدون زنده میشه... تو مثل شهر کوچیک من هنوز برام خاطره سازی هنوزم قبله معصوم نمازه... تو...
-
کدوم شاعر
یکشنبه 15 شهریور 1388 11:42
کدوم شاعر کدوم عاشق کدوم مرد تو رو دید و به یاد من نیفتاد به یاد حق حق بی وقفه من توی اغوش معصومانه باد تو اسمت معنی ایثار اب برای خاک داغ خستگی هام تو معنای پناه اخرینی واسه این زخمی دلبستگی هام
-
بدون تو
شنبه 14 شهریور 1388 20:56
لحظه های سرد و خاکستری من بدون تو بیرنگ کم سو کاش بودی رنگین کمانی نیست زلف پریشان است
-
اه که دلگیرن این روزها
جمعه 13 شهریور 1388 23:42
اه که دلگیرن این روزها همه در فکر در انتظار التهاب همه و همه در فکر اینده و پیشایندی که تو تقدیرمه دلگیرم از خودم که چرا حالا اینجا باید باشم در حالی که بالاتر جا واسه من بوده و هست اما حالا به دردی مبتلا شدم که دوا و دکتر ناچارن در بربرش درمونش تویی تویی که میتونی بهم ارامش بدی چیزی که خیلی وقته قربانی دل اشفتگیهام...
-
ای مرهم دست تو لباسم
جمعه 13 شهریور 1388 11:36
ای تو اشنای نا شناسم ای مرهم دست تو لباسم دیوار شبم شکسته از تو از ظلمت شب نمی هراسم خودت بودی و میدی که چطور واسه یه لحظه دیدنت بال بال میزدم