-
رویای تو
پنجشنبه 11 تیر 1388 10:56
امروز که فهمیدم اومدی یه حالی شدم دل تو دلم نیست که ببینمت یا بتونم دوباره باهات حرف بزنم از اون روز که رفتی با رویات بودم با خیالت یه عالم رنگینکمون یه عالم رنگ یه عالم تازگی یه دنیا حس خوب همش تو رویای با تو بودنه هر روز و هر شب با تو بودم خیلی دلم میخواد بیام اما این کنکور لعنتی ...! دوم مرداد ماه کنکور دولتی دارم...
-
این راه من بود
دوشنبه 8 تیر 1388 19:36
اینک زیر نور افکن اوج شعر من اخرین پرده قصه قصه ی مردی که غرورش را رها نکرده هرچه هرچه که بود مثل فانوس گرم و روشن بود مثل هیچکس نبود شبیه من بود شبیه من بود تا فهمیدم چه دل شکن بود این راه من بود صد اه اگر کشیدم سایه ای را سر نبریدم یک بار اگر بوسیدی من هزاران بار بوسیدم زخم چین پیرهن هدیه دوست وقت رفتن بود هرگز...
-
تو
جمعه 5 تیر 1388 20:54
تویی عاشق تر از عشق تویی شعر مجسم تو باغ قصه از تو سحر گل کرده شبنم
-
تصمیم
سهشنبه 2 تیر 1388 18:59
از این تصمیم نمیترسم در افکارم غم نان است دلم در کاغزی مرموز در این صندوق پنهان است از این تصمیم میترسم که مار از استین روید و دست معرکه گیری کلید جعبه را روید از ازادی اگر گفتن بدان دریا سرابی هست بگو بین بد و بدتر چه حق انتخابی هست به انسان رای خواهی داد به عنوان عکس یا تبلیغ به اسم بهتر از هیچه دموکراسیه در تعلیق...
-
ای دریغ
سهشنبه 2 تیر 1388 18:27
ای دریغ از من که بی خود مثل سایه شکستم تو غربت تن ای دریغ از تو که مثل عکس عشق هنوزم داد میزنی تو اینه ی من گریمون هیچ خندمون هیچ باخته و برندمون هیچ تنها اغوش تو مونده غیر از اون هیچ بی تو میمیرم همه بود و نبود بیا پرکن منو ای خورشید دلسرد بی تو میمیرم مثل قلب چراغ نور تو بودی کی منو از تو جدا کرد
-
هیچ
دوشنبه 1 تیر 1388 10:34
وای گریمون هیچ خندمون هیچ باخته و برندمون هیچ تنها اغوش تو مونده غیر از اون هیچ همه چی تویی همه هیچ
-
حق حق و گریه
جمعه 29 خرداد 1388 20:12
دلتنگی همیشه قصه این بوده یا مرگ قصه یا ادم ته دریاچه های عشق میجوشند چشمه های غم پس از اون زخم پروردن پس از او حادث و تکرار ولی نصف یه روح اینور یه نیمه اونور دیوار لیلا نگو میترسه از ترکش نگو میمیره رو دریا دلش دریای اتیشه تو چی میدونی از لیلا بره کنج کدوم خونه کجا رو داره برگرده نگو این کار یک زن نیست که این زن...
-
زمزمه های دلتنگی
پنجشنبه 28 خرداد 1388 19:37
لالایی لالا لالا دیگه بسه گل لاله بهار سرخ امسال مثل هر ساله هنوزم تیر و ترکش قلبو میشناسه هنوز شب تا سحر بیداره بیداره بخواب اروم گل بادوم نا باور گل دلنازکه خسته گل پرپر نگو باد ولایت پرپرت کرده دلاور قد کشیدن رو بگیر از سر دلکوک ای تو دلکوک ای خوش اهنگ تو شنیدنی ترینی من پر از هوای غربت تو هوای سرزمینی زمحریره...
-
خوشم
دوشنبه 25 خرداد 1388 20:14
من هنوزم همون دیوونه هستم که بودم همون دیوونه ای که تو رو دوست داشت همین مجنونی که دوست داره و خواهد داشت الان چند وقته که رفتی دلم واسه دیوووووووووونه گفتنات تنگ شده خوشم که ازادی تو به دست خنده ی منه به وقت تلخ بی خودی عشقه که دل دل میزنه خوشم از این دلواپسی از این دلتنگی دلتنگی هم واسم غنیمته دلشوره داشتن هم از سرم...
-
فقط میخوام عاشقم بشی
پنجشنبه 21 خرداد 1388 18:53
حرف من با کسی جز تو نیست خودتو بو او راه نزن میدونم که میدونی اره همین تو که دل من رو دزدیدی بردیش و به خاک و خون کشیدیش مگه من چه بدی کرده بودم که تو یه من انتظار و غم و دلواپسی و دلتنگی و اشک و اه هدیه دادی ولی من از خدا میخوام که فقط و فقط تو رو هم عاشق من کنه میخوام نشونت بدم که چرا واست اشک میریزم میخوام بدونی...
-
من به تو عادت کردم
چهارشنبه 20 خرداد 1388 11:51
گریه کنم یا نکنم حادثه این بوده واسم شاید که این تقدیره که تو رو گذاشت همه کسم دارم به اخر میرسم نذار که من پرپر بشم من تا ابد مدیونتم گرچه به تو نمیرسم چقدر سخته که یه کسی رو دوست داشته باشی بهش عادت کرده باشی اما تقدیرت اینجوری باشه که یه مدت ازش دور بمونی خیلی وقتا ادم دلش میگیره تو همین مدت حتی اگه یه لحظه باشه...
-
متشکرم
پنجشنبه 14 خرداد 1388 19:43
ای خدای خوب خوب خوب من تو خیلی من رو دوست داری این رو میدونم اگه نماز میخونم میخوام بگم دوست دارم میخوام باهات صحبت کنم اگه نماز میخونم واسه اینه که بهت بگم دوست دارم واسه اینه که ازت به یه نحوی تشکر کنم اما نمیتونم بگو چجوری میتونم یه قطر از دریای بیکران محبتی که بهم داشتی رو جبران کنم نمیشه نمیتونم من نیاز مندم و تو...
-
رقص در رویا
یکشنبه 10 خرداد 1388 18:30
حس دلچسبی دارم خواب هستم انگار مهمونی برای تو شاد باش بسیار مثل فیلم کوتاه حیرت انگیز خواب نمیخوام بیدار بشم خورشید امروزو نتاب سایه ای از یک رقص میلرزو رو دیوار بانوی قصه من تعارفو کنار بزار با تو من میرقصم رقص رقص در رویا هرچی که تو دوست داری رقص رقص تا فردا تو در اغوش من منو تو بی اما تو یه چشم به هم زدن رقص رقص تا...
-
رقص در رویا
یکشنبه 10 خرداد 1388 18:30
حس دلچسبی دارم خواب هستم انگار مهمونی برای تو شاد باش بسیار مثل فیلم کوتاه حیرت انگیز خواب نمیخوام بیدار بشم خورشید امروزو نتاب سایه ای از یک رقص میلرزو رو دیوار بانوی قصه من تعارفو کنار بزار با تو من میرقصم رقص رقص در رویا هرچی که تو دوست داری رقص رقص تا فردا تو در اغوش من منو تو بی اما تو یه چشم به هم زدن رقص رقص تا...
-
ای کاش تو عاشقم بشی
جمعه 8 خرداد 1388 18:13
دویدمو دویدم از تو به خود رسیدم من از غروب گزشتم من با سحر دمیدم غروب زندگیم از اونجایی شروع شد که همه خوشحال بودن از این که بدبختی های من شروع شده از این که به سیاهی ها پا گذاشتم بعد از 17 سال تتنهایی کسی رو دیدم که ... فکر میکردم میتونه یه قسمت از تنهایی گذشته رو با اومدنش تو زندگیم و تو قلبم جبران کنه اما تازه...
-
۳ تا شعر
پنجشنبه 7 خرداد 1388 19:45
ای تو ابریشم تو ای مخمل تبار ای تو بی مرز ای تو شهر بی حصار ای دهان تو پر از عطر غزل ای زلال خانگی بر من ببار حالا تو این شهر غریب مثل یه سایه بی کسم میخوام بیام ببینمت باید به خونت برسم پری ناز شب شکن بیا بمون تو شعر من که خیلی سخته به خدا غریبه بودن تو وطن عمری به پات نشستم با همین قلب شکستم اما مثل تو دلم رو به دله...
-
ایجاز
سهشنبه 5 خرداد 1388 19:50
ایجاز شاعرانه ی چشم تو تا کنون مارا کشانده است به اعجازی از جنون هر روز در هوای تو پرواز میکنیم هر روز میشویم چو خورشید سرنگون تا استین به قصد تو بالا زدیم ؛ شد شمشیر های تشنه به خون از کمر برون باید امید هرچه فرج را به گور برد بیهوده میبری دل ما را ستون ستون این شعر هم , ردیف غزل های چشم توست زخمی نزن که قافیه افتد...
-
من و ساعت
سهشنبه 5 خرداد 1388 18:48
وای بر من لحظه هام داره تموم میشه این رو صدای تیک تیک ساعت میگه میگه بجنب دست به کار شو داره دیر میشه هر چی بیشتر میگذره دلشورم بیشتر میشه خودش که گم شده ساعت هم میخواد اون مال من بشه ولی ... من و ساعت دو هستیم در برابر چندین و چند یه مبارزه نا برابر من و ساعت برابر این همه
-
دیروز پر از نفرت ازم گذشت
یکشنبه 3 خرداد 1388 11:01
خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا باید چی رو شکر کنم ؟ این که هر کس به خودش اجازه میده هرچی از دهنش بیرون اومد به من بگه؟ این که هیچ کجا هیچ جایی ندارم ؟ این که هیچ کس منتظرم نیست ؟ حتی ازراییل هم انتظار منو نداره تو جهنمت هم احساس غریبی میکنم اونجا هم جایی واسه من نیست اصلا وایسا یه لحظه هیچ کاری انجام...
-
هیچکی نمیتونه بفهمه اغوش تو میتونه
جمعه 1 خرداد 1388 19:09
همیشه تو این فکر بودم که میشه یه روز از تنهایی در بیام نمیتونم افکارم رو متمرکز کنم واسه نوشتن توی این همه شلوغی این همه سر و صدا هر کس با یه نفره اما من منه تنها غریبونه اینجا هستم از ترس بغضم رو نگه داشتم یه گوشه تک و تنها دارم دلتنگی هام رو سر میکنم یه گوشه توی شلوغی از همه بدم میاد از همه همه همه و همه همه چیز دلم...
-
منه تنها
سهشنبه 29 اردیبهشت 1388 17:51
دل تنها دل بیکس دل گریون لب به ظاهر شاد و خندون من چه غمگین تو چه بی تفاوت و سرد من چه ساکت تو چه بی تفاوت و سرد اشکام اروم میریزه روی گونه چیکه چیکه همین اشکا دل من رو میسوزونه میسوزونه تن خستمو غمه تو اخ چی میشد اگه میشد همدم تو کاشکی میشد که بمونی واسم از عشق بخونی دل تنها دل بیکس دل گریون لب به ظاهر شاد و خندون من...
-
تنها از حالا تا همیشه
جمعه 25 اردیبهشت 1388 18:19
ببین ای دل که این دنیا وفا نداره اونی که عاشقشی میره و تنهات میزاره همون که همه دنیاته همون که شبا با رویاش چشم رو هم میزاری اره همون میدونم باورت نمیشه ولی نیستش خودت ببین که رفته تنهات گذاشت باور کن من دروغ نمیگم اسمش رو فریاد نزن جواب نمیده غمگین نباش اهمیت نمیده گریه نکن نیست که ببینه رویاش هم دیگه باهات نیست یکه...
-
من اگه خدا بودم ...
پنجشنبه 24 اردیبهشت 1388 18:11
اگه دیوار کجی ها رفته بالا تا ثریا دست معمار خدا بود خشت اول من و ما چه عیبی داشت اگه فردا جهان بهتر از این می شد خدا میرفت و یک مادر پرستار زمین می شد خدا بیداری ؟ با تو هستم میدونی چند نفر ستن که مزه دهنشون شوری اشک چششونه ؟ میدونی ؟ خوابی ؟ یا چشاتو بستی واسه چند لحظه هم اگه بیای پایین میبینی کم نیستن اونایی که با...
-
یادواره 2
سهشنبه 22 اردیبهشت 1388 19:42
همدم دست تو یاس نوازش در سحرگاه بهاری ای همه آرامش از تو در سرانگشتت چه داری در کتاب قصه ی من معنی هر دل سپردن خودشکستن بود و مردن در غم خود سوگواری ای همدم ای مرحم ای خط سرنوشتم ای همدم ای مرحم بی تو چه مینوشتم من چه بودم نقش باطل قایقی گم کرده ساحل با هزاران زخم بر دل از عزیزان یا نگاری بی نیاز از هر نیازی بی خبر از...
-
و اینگونه است که اشک جاری میشود
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388 10:28
از من نخواه فراموشت کنم در حالی که تازه به یادت افتادم نه میخوام نه میتونم به تو فکر نکنم کسی خودش رو فراموش نمیکنه شاید بتونم ازت بگذرم شاید بتونم... بغض... گریه... حسرت... اه... دلشوره... کلافگی... تحمل نمیکنم میام دنبالت دوباره شاید بتونم ازت بگذرم اما فراموش کردنت مثل براورده شدن ارزوهایم محال است تو ارزوی منی...
-
کاش
پنجشنبه 17 اردیبهشت 1388 10:18
شاید به درد هم نمی خوریم من تو رو خیلی دوست دارم اما تو نه وقتی با اشتیاق واست نوشتم که... دوست دارم... اما تو چی جواب دادی ؟ چی ؟ من چرت و پرت میگم جوابت به تمام عاشقانه هام این بود من که دلم تنگته اما ای کاش ... کاش.. کاش تو یه کم به این دلتنگی فقط یه کم اما تو توجهی نکردی فقط دلتنگی و غم و گریه از تو نصیب من شد ولی...
-
دردودل با دل
جمعه 4 اردیبهشت 1388 16:31
اه ای دل اه چقدر غریبانه در دام عشق افتاده ای و چه معصومانه در پشت لبخدن گریه سر داده ای مظلومانه تو را در گوشه ای حبس کرده اند مهر سکوت بر لبداری و در سکوت فریاد میکنی صدایت به کدامین سو میرود نگاه من اشکالود است گونه هایم خیس و خون در تو وای بر من که تو حبس و من یکجا نشسته ام در انتظار بی پایان و بیهوده لحظه لحظه...
-
تحمل کن
دوشنبه 31 فروردین 1388 09:16
تحمل کن عزیز دل شکسته تحمل کن به پای شمع خاموش تحمل کن کنار گریه من به یاد دلخوشی های فراموش جهان کوچک من از تو زیباست هنوز از عطر لبخند تو سرمست واسه تکرار اسم ساده تو ست صدایی از منه عاشق اگر هست منو نسپار به فصل رفته عشق نذار کم شم من از آینده تو به من فرصت بده گم شم دوباره توی آغوشه بخشاینده تو به من فرصت بده...
-
خانگی
پنجشنبه 27 فروردین 1388 18:47
سرخی من از تو ای آتشفشان ای غزل رنگین کمان ماندگار لحظه هایم را ببر تا پشت خواب ای تو تکرار من ای آیینه دار با تو باید سایه را پیدا کنم در تو باید گم شوم دیوانه وار تشنه باید بود و از دریا گذشت با توام ای حسرت هر شوره زار ای تو جادوی شب میلاد عشق سبز سبزم کن درآغوش بهار ناز من چیزی بگو حرفی بزن ای تو تعریف من و تعریف...
-
هزار و یک شب
جمعه 21 فروردین 1388 16:06
اگر چه جــایِ دل دریای خــون در سینه دارم ولی در عشق تـــو دریائی از دل کـــم میــارم اگر چه روبــــروئی مثــــل آئینــــه بـــا مــــن ولی چشمهام بَسَم نیست بـــرای سیـر دیـــدن نه یک دل نه هــــزار دل همه دل های عالـــم همه دل ها رو میــخوام که عاشق تـــو باشم توئی عاشق تر از عشق تـــوئی شعر مجسـم تو بــاغ قصه از...